سایز متن /
امید بسته ایم و به خورشیدمی رویم
ما دل شکسته ایم و به امید می رویم
سنگی که دوستانه به این ره فکنده اند
شد چون ستاره ای که درخشید می رویم
گفتند هرکه خون به دلش شد گذرکند
در دل چه لاله هاست که روئید می رویم
در راه یک ندا که منادا شدیم ما
آن نور مشرقی که بتابید می رویم
با دوستان هیئتی ِ گریه کن شبی
این چشم ها که خوب بگرئید می رویم
تا صبح می رویم به قلبی پر از نشاط
نیت زیارتست و شب عید می رویم
گفتیم کربلا و الی الله شد نصیب
یک عمر گشت تا که به توحید می رویم
پیرغلام ها که به آنجا رسیده اند
گویند چشم شب که بخوابید می رویم
از هرگناه توبه به شوقش نموده ایم
این شوق تا که خوب بجوشید می رویم
«طاهر» به شوق باغ شهادت بخوان،بدان
صبح بهار لاله که خندید می رویم