سایز متن /
چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه دلی شکسته را کم دارد
در شهر، علی یکیست امّا انگار
هر کوچه هزار “ابن ملجم” دارد
***
در یک شب ناگزیر از پا افتاد
یک چهرۀ بینظیر از پا افتاد
در مسجد کوفه این صدا میپیچد:
مظلومترین امیر از پا افتاد
***
آنان که به اندازۀ من خون جگرند
با کاسۀ شیر، منتظر، پشت درند
مولای غریب کوفه! شد وقت نماز
برخیز و اذان بگو، همه منتظرند!