.

.

سرفرازسرداری ، می رود بدون سر

مرحبا شهید عشق، ای رسیده بر دلبر

خنده می زند از دل، آنکه حاجتش را یافت

تا خدا چه پر واکرد، سوی عالمی دیگر

حیدر است در ندبه، ندبه است در حیدر

صبح جمعۀ امروز، رفته مالک اشتر

ندبه خوان بخوان اینک، دل بده به این ندبه

قاسم سلیمانی زنده است در محضر

روح جانفزای او برهمه نظر دارد

دست یاری اش تا صبح یاوراست بر رهبر

سنگرتوخالی نیست ای همیشه رزمنده

پروریده ای جانا صدهزارها لشکر

ما که جان فدای دوست گفتیم همه اما

او کرد وفا و بود برخامنه ای یاور

برزمین نمی ماند این عَلَم دلاورجان

تابه قدس خواهد رفت تا به منزل باور

ای سپهبد ایران، پرچم از تو عزتمند

خون تو کند خرم خاک قهرمان پرور

باسرخی خون خود خوانده ای رشادت را

برپای ولی ماندی در هجوم خیر و شر

سرسبز تو و یادت، افراشته نامت باد

در اوج بلندایی از نور خدا یکسر

(طاهر) به تو می نازد ایران به تو می بالد

تاریخ ز سوگ تو، هر صفحه ز گریه، تر

(مجیدطاهری)

۱۶دی۹۸ روز تشییع شهیدحاج قاسم سلیمانی و همرزمانش در تهران