
سایز متن /
#غزل
#شهادت
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مفعولُ_فاعلاتن_مفعولُ_فاعلاتن
#مستفعلن_فعولن_مستفعلن_فعولن
از دیده سیل بارد بی تاب گشته باران
از غصه خون فشانَد این سیل شد خروشان
این خِطّه سامرا نیست گویید کربلایش
جان داده مرغِ بسمل اینجا به شوق جانان
(ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد)
فرزند مصطفی را از یاد برده دوران
ابن الرضاست مردم! فرزند پاک هادی
نامش حسن، بزرگی از نام او فروزان
او را اسیرِ عسکر کردند با مرارت
بردند عسکری را با رنج و غم به زندان
او را جوان کشتند در آشیان کشتند
دور از وطن چو جدش لبهاش بوده عطشان
تا در محاق می رفت از پشت ابر تابد
از نور ماهتابش شد قلب شب چراغان
دُرّی گران دارد دریای بی کرانش
از هجر روی آن دُر، غرقیم غرق هجران
پیمانه داده ساقی ما را به جام باقی
باشد علاج و درمان، جانا عمل به پیمان
#مجید_طاهری
۳۰مهر۱۳۹۹