سوزنده آتشــی به دل و جان زینب(س) است غوغایِ صبر،حاصل ِ ایمان زینب(س) است سالار او حسین(ع) کـه بی یارگشته بود چشمش همه به غرّش طوفان زینب(س) است دشتی زخون ِلاله عذاران جوانه زد باران ِآن زاشک فراوان زیـــنـب(س) است ماهی که در سپــــــــهر نگاهش غروب کرد بر روی نیـــزهها مه تـابـان زینـب(س) است جان […]
جانها شود فدات ، ای تشنه فرات درآتش ِعطش ،خواندی رَهِ نجات خواهند اگرحیات ،حیّ علی الفلاح خواهند اگر نجات ، حیّ علی الصّلات مجیدطاهری
نتوان کرببلا رفت اگر در افلاک می روم نزد شهیدی که شده زنده بخاک اگر او عبدالعظیم است و کریم ابن کریم جگرش از اثر زهر چرا شد صد چاک مجیدطاهری
خورشید مدینه بود او ، سایه نبود قرآن دل رسول ، بی آیه نبود می سوخت برای رفتن وحرف دلش درسینه بجز دعا به همسایه نبود
مهدی! بیا و روی مَهت را نشان بده یک لقمۀ حلال وکمی آب ونان بده بربامِ بی مؤذّن دنیا اذان بده برعاشقان خود دو سه پیمانه جان بده بیمارم از خدا بخدا ده مرا شفا مهدی! برای خاطر زهرا بیا بیا بختم چه کور گشته صدایم نمیکند حسّ عطش به دوست رهایم […]
پدر از نور دعای تو گهربارشدم آگه از راه خدا لحظۀ دیدار شدم از ازل عشق حسینی که به تقدیرم بود همچنان موسی و هارون به تو من یار شدم دین تو عشق و توکل به خدا بوده و بس شکر، از محضر تو عاشق و دیندار شدم دل من، قرب حق از یار طلب […]
شب عروسیِ خوبان شبی دل انگیز است سپهر دیدۀ داماد ما گُهر ریز است عروس صبح سعادت خوش و سحرخیز است فضای جشن حبیبان محبت آمیزاست سبد سبد گل نرگس تو از بهار بیار برای آنکه بریزی بپای یار بیار ترنّم دل مهمان و میزبان، عشق است چه شادمان و غزلخوان دوان دوان، عشق […]
ای مریم و فاطمه تویی روح ثواب ای سخت به سجده گاه و سجده بیتاب معصومه ای و کارِ تو نور افشانی است خورشید! برای پاکی ام سخت بتاب #مجیدطاهری
شعر صلوات : محمّد شمع جمع آفرینش علی خیبر گشای اهل بینش دل اهل ولا برمهر زهرا حسن باشد امام برحق ما حسین آقای کُلّ عالم عشق علی فرزند جانش، خاتم عشق به باقر علم در اوج کمال است به علم و دین حق، صادق دوبال است تن کاظم به زندان ها اسیر […]
مداح مولا گشته ام منسوب اویم ریزه خور این سفره ا م محبوب اویم راهش صراط المستقیمِ قُرب حق است سمت خدا، رو به جمال خوب اویم این اکتسابی نیست بلکه انتخابی است جذب ولایش گشتهام مجذوب اویم در ذیل این سایه گرفتم خوش نشانی مرثیه خوان اویم و مطلوب اویم یوسف کجا، حُبّ […]